به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات

جواب سوال به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات را در سایت بازگو با هم بررسی می کنیم

منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن

منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن

وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم

که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن

به پیرِ میکده گفتم که چیست راه نجات ؟

بخواست جامِ می و گفت عیب پوشیدن

مرادِ دل ز تماشای باغِ عالم چیست ؟

به دستِ مردمِ چشم از رخِ تو گل چیدن

به می‌پرستی از آن نقشِ خود زدم بر آب

که تا خراب کنم نقشِ خود پرستیدن

به رحمتِ سرِ زلفِ تو واثقم ور نه

کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشیدن ؟

عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس

که وعظ بی‌عملان واجب است نشنیدن

ز خطّ یار بیاموز مِهر با رخِ خوب

که گرد عارضِ خوبان خوش است گردیدن

مبوس جز لبِ ساقی و جامِ می حافظ

که دستِ زهدفروشان خطاست بوسیدن

اگر سوالی در مورد این پرسش دارید یا به پرسش دیگری نیاز دارید، می‌توانید در بخش نظرات آن را مطرح کنید. کارشناسان و دیگر کاربران ما خوشحال می‌شوند که به شما پاسخ دهند.

بیشتر بخوانید
دیدگاه
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید